آشنایی با علائم و ویژگی های بالینی انواع آفازی:
آفازی بروکا:
این آفازی احتمالا“ شناخته شده ترین و شایع ترین سندرم آفازی است(Kertesz 1982).این آفازی اولین بار توسط بروکا مطرح شد و نام بیمار اوtan بود. زیرا فقط یک کلمه tan را بیان می کرده است.
این آفازی بر اساس معیار روانی کلامی در گروه آفازی های ناروان و بر اساس جایگاه ضایعه هم به عنوان آفازی قدامی طبقه بندی می شود.
نام دیگر این آفازی در متونExpressive Aphasia یا آفازی بیانی است .و همچنین چون در این آفازی بیشتر جنبه های حرکتی زبان درگیر است آفازی حرکتی(Motor )نامیده می شود.
مشخص ترین ویژگی این آفازی آگراماتیسم وگفتار همراه به تقلا و تلاش است.
علائم و نشانه های زبانی آفازی بروکا:
1-گفتار ناروان Nonfluent Speech این گفتار:شامل مکث های زیاد همراه با تقلا وتلاش در طول گفتار؛ سرعت پایین؛ کاهش طول گفته وعبارات؛آشفتگی در نواخت و آهنگ گفتار؛تولید واجها مختل است.
2-آگراماتیسم:حذف عناصر دستوری شامل حروف اضافه؛حروف ربط وتکواژهای صرفی مثل وندها؛شناسه ها.وگفتار شان عمدتا“دارای کلمات محتوایی وقاموسی شامل اسم ؛فعل ؛صفت است.
3-پارافازی :در این آفازی عمدتا از نوع پارافازی های واجی است.
4-درک شنیداری: نسبتا“سالم که برای مکالمات روزمره کافی ومناسب است ولی این بیماران در درک جملات پیچیده مشکل دارند.
5- تکرار : این مدالیته در بیماران آفازی بروکا از متوسط تا شدید آسیب دیده است.
6- نامیدن :این مدالیته نیز در بیماران آفازی بروکا از متوسط تا شدید آسیب دیده است.
7-نوشتن: خطاهای نوشتاری منعکس کننده همان خطاهای تولید گفتار است.
8-آسیب در ک خواندن :متناسب با آسیب درک شنیداری است.
آفازی ورنیکه:
این آفازی اولین بار توسط کارل ورنیکه نورولوژیست آلمانی در سال 1874 توصیف شد.
این آفازی بر اساس معیار روانی کلام در گروه آفازی های روان و بر اساس جایگاه ضایعه در گروه آفازی های خلفی قرار دارد.
اسامی دیگر این آفازی در متون عبارتند از:Receptive Aphasia، Fluent Aphasiaو Sensory Aphasia ، Posterior Aphasia
علائم و نشانه های زبانی آفازی ورنیکه:
روانی گفتار :گفتار روان و در بعضی موارد دارای فشار گفتاری Logorehea دارند ،بیمار شکل صحیح کلمات را می گوید ولی این گفتار با توجه به بافت مورد نظر بی معنی است. وگفتار این بیماران تحت عنوان جارگون تلقی می شود.
پاراگراماتیسم : بیمار تکواژهای صرفی را به صورت نابجا ونادرست به کار می برد.
پارافازی :پارافازی ها در این نوع آفازی عمدتا پارفازی های معنایی و واژه پردازی یا نئولوجیسم است.
آسیب شدید درک شنیداری: به علت اینکه بیمار علاوه بر اینکه گفتار دیگران را متوجه نمی شود بر روی گفتار خود نیز نظارتی ندارد. اسیب درک شنیداری در بیماران مختلف متفاوت است و برخی بیماران حتی توانایی پردازش هیچگونه اطلاعات شنیداری را نیز ندارند. و برطبق نظر شوئل میزان آسیب درک شنیداری یک فاکتور مهم در بهبودی این بیماران محسوب می شود.
تکرار : این مدالیته در بیماران آفازی ورنیکه شدید آسیب دیده است.
نامیدن :این مدالیته نیز در بیماران ورنیکه شدید آسیب دیده است.
نوشتن: نیز مانند گفتار آسیب دیده است به طوریکه شکل صحیح کلمات را می نویسد ولی این کلمات در هم و فشرده است.
درک خواندن نیز به شدت آسیب دیده است.
آفازی انتقالی:
آفازی انتقالی(Conduction Aphasia) که Associative Aphasia نیز نامیده می شود.
این آفازی در گروه آفازی های روان قرار دارد.این آفازی در گروه اختلالات زبانی خفیف قرار دارد و اکثر بیماران هم با گفتار درمانی به زندگی طبیعی خود برمی گردند و توانیهای زبانی خود را به دست می آورند.
این آفازی توسط ورنیکه(1977) براساس مدل نورو آناتومیک منطقه بندی زبان در مغز ارائه شده است.و چند سال بعد لیختم بر اساس مدل تکرارخود برای اولین بار اختلال تکراررا به عنوان علامت اصلی این نوع آفازی مطرح کرد. تعریفی که برای آفازی انتقالی ارائه می شود این است که بیمارانی هستند که با آهنگ خوب صحبت می کند و هر آنچه را که به او گفته می شود درک می کند ولی مشکل شدید در بازیابی کلمات وتکرار کلمات دارد.
علائم و نشانه های زبانی آفازی انتقالی:
گفتار دارای آهنگ مناسب وروان ولی خوداصلاحی مکرر خطاها تا حدودی گفتار را ناروان می کند.این بیماران از کلمات پر کننده در طول گفتار زیاد استفاده می کنند .ولی تنوع جملات وپیچیدگی نحوی در گفتار خود به خودی آنها وجود دارد.
پارافازی آنها عمدتا“ از نوع پارافازی واجی می باشد.
درک شنیداری در این بیماران برای گفتار محاوره مناسب است.
توانایی تکرار در این بیماران نامتناسب با سایر علائم آسیب دیده است. اسیب تکرار در این بیماران بیشتر در تکرار عبارات؛جملات کوتاه؛کلمات چند هجایی و نا آشنا بیشتر بروز می کند. اما تکرار اعداد ممکن است در این نوع پارافازی سالم باقی بماند.
بازیابی کلمه: مشکل در بازیابی کلمات یک مشخصه شایع در این نوع افازی می باشد. وبیشتر مشکل در بازیابی کلمات محتوایی است.
بازشناسی خطاها:این بیماران معمولا“ از خطاهای خود آگاهی دارند و سعی می کنند خطاهای خود را اصلاح کنند ولی در اصلاح خطاها موفق تر از سایر آفازی ها نیستند.
خواندن: این بیماران معمولا“ درک خواندن خوبی دارند ولی در خواندن شفاهی مشکلات پارافازی دارند.
آفازی گلوبال:
آفازی گلوبال یکی از شدیدترین انواع آفازی های ناروان است که تمام مدالیته های زبانی بیانی و درکی به شدت آسیب دیده اند.
این بیماران ممکن است قادر باشند چند کلمه و گفته کوتاه تولید کنند اما اکثر گفته های آنها به صورت نئولوجیسم و نامفهوم است.
در این آفازی کل منطقه گفتار وزبان که توسط شریان مغزی میانی خونرسانی می شود آسیب دیده است.
سه نوع آفازی گلوبال وجود دارد:
-حاد
-تحت حاد
-مزمن
آفازی آنومی:
مشکل در فرایند واژه یابی علاوه بر اینکه یکی از علائم بالینی مشترک در انواع آفازی است،یک نوع آفازی روان هم وجود دارد که تشخیص اولیه آنها مشکلات واژه یابی است. این آفازی یکی از خفیف ترین انواع آفازی و از لحاظ پیش آگهی دارای بهترین پیش آگهی می باشد.
مشکل اساسی بیمار در این نوع آفازی مشکل در کلمه یابی است و بیمار زیاد از جمله: نوک زبانم است استفاده می کند و بیمار گاهی اوقات از حاشیه گویی و توصیف آن کلمه یا از gesture و حرکات دست برای انتقال پیام خود استفاده می کند. مشکل اساسی بیمار در این آفازی مشکل در مسیر دسترسی معناشناختی به واج شناختی است.
اسامی دیگر این آفازی عبارتند از: Dysnomia, Nominal AphasiaوAmnesic Aphasia
انواع آفازی آنومی:
Word Selection Anomia:در این نوع آفازی آسیب به بخش خلفی-تحتانی لوب تمپورال ایجاد می شود.در این نوع آفازی بیمار کاربرد شیء را می داند وآن را از بین چند شیء درست انتخاب می کند ولی نمی تواند نام آن را بگوید.در color anomia بیماریک رنگ را بین چند رنگ تشخیص می دهد اما نمی تواند نام آن را بگوید.
Semantic Anomia:در این نوع آفازی آسیب به جیروس آنگولار ایجاد می شود در این نوع آفازی بیمار قادر نیست معنی کلمه را بگوید.
Disconnection Anomia:در این نوع آفازی ارتباط بین مناطق زبانی و مناطق حسی آسیب دیده است و بیمار ممکن است وقتی از او خواسته می شود یک شیء را وقتی می بیند نام آن را بگوید نتواند ولی وقتی آن شیء را لمس می کند نام آن را می گوید.
آفازی های ترانس کورتیکال:
آفازی های ترانس کورتیکال گروهی از آفازی های قشری هستند که بر عکس آفازی های پرسیلوین شیوع کمتری دارندو مناطق اصلی زبانی در این نوع آفازی ها سالم هستند اما ارتباط این مناطق با سایر مناطق مغزی قطع شده است در اصل در این نوع آفازی ها مناطق قشری اطراف مناطق زبانی درگیر هستند.
ویژگی های مشترک این نوع از آفازی ها از لحاظ علائم بالینی شامل؛توانایی تکرار خوب که گاهی اوقات به صورت اکولیلیا و Perseveration اشاره کرد.ویژگی دیگری که آغازگر مکالمه نیستند.
اصطلاح ترانس کورتیکال اولین بار توسط ورنیکه 1881و لیختم 1885 به کار برده شد.
این آفازی ها به سه نوع آفازی بر اساس منطقه درگیر تقسیم می شوند:
آفازی ترانس کورتیکال حرکتی
آفازی ترانس کورتیکال حسی
آفازی ترانس کورتیکال آمیخته
علائم و نشانه های بالینی آفازی ترانس کورتیکال حرکتی:
آفازی ترانس کورتیکال حرکتی مانند آفازی بروکا است،فقط برعکس آفازی بروکا این بیماران توانایی تکرار دارند.نام های دیگر این آفازی عبارتند از:Commissural Aysphasia، White Matter Aphasiaوsupplementary Motor Area Aphasia
برون داد کلامی این بیماران مانند آفازی بروکا ناروان است.گفتار این بیماران بیشتر شبیه لکنت است و همچنین گفتار آنها آگراماتیک و همراه با تقلا و تلاش است.
درک شنیداری در این بیماران نرمال است.بعضی وقت ها به دلیل وجود آپراکسی ممکن است این بیماران قادر نباشند اشیاء را نشان دهند.که این موضوع نشان دهنده آسیب درک شنیداری در آنها نیست
تکرار معمولا خوب و یا عالی است.
نامیدن در مواجهه معمولا در این بیماران آسیب دیده است. و راهنمایی های واجی یا معنایی در این بیماران بسیار کمک کننده است.
خواندن با صدای بلند در این بیماران هم معمولا ناروان است و درک خواندن هم در این بیماران نسبتا سالم است.
توانایی نوشتن آسیب دیده است .و به صورت مشکل در هجی کردن،درهم نویسی(clumsily)،نوشتن با حروف بزرگ و به صورت آگراماتیسم است.
بهبودی این بیماران متغیر است. علائم همراه در این آفازی شامل همی پلژی راست و آپراکسی گفتار است.
علائم و نشانه های بالینی آفازی ترانس کورتیکال حسی:
این آفازی هم معمولا شایع نیست.علائم بالینی این آفازی مانند آفازی ورنیکه است .یعنی دارای گفتار روان ولی بی معنی هستند ،ولی بیماران برعکس بیماران آفازی ورنیکه توانایی تکرار خوبی دارند. و گاهی اوقات این تکرار به صورت اکولیلیا و پارفازی نئولوجیسم است.
درک شنیداری در این بیماران هم به صورت شدید آسیب دیده است و بیماران هم از مشکل خود آگاهی ندارند.
همچنین این بیماران قادر به مهار برون داد کلامی خود نیستند.
نوشتن آنها هم معمولا مختل است و شبیه بیماران آفازی ورنیکه است.
توانایی خواندن هم مانند آفازی ورنیکه است و درک خواندن به شدت آسیب دیده است.
علائم و نشانه های بالینی آفازی ترانس کورتیکال آمیخته:
این آفازی معمولا به علت مسمومیت با گاز مونوکسید کربن است و گاهی همراه با بیماری پیک( یک نوع دمانس مرتبط با سن است که لوب فرونتال را درگیر می کند) است.نام دیگر این آفازی سندرم انزوا(Isolation Syndrome)است،به این معنی است که کلیه مناطق مربوط به زبان که اطراف شیار سیلوین قرار دارند از مناطق دیگر مغز جدا شده اند.
توانایی زبانی که در این بیماران به صورت قابل توجهی باقی مانده است.توانایی تکرار کلمات و عبارات و در بعضی مواقع حتی جملات است.
این بیماران دچار آلکسی و آگرافی کامل هستند.
آفازی های ساب کورتیکال:
آفازی های ساب کورتیکال گروهی از اختلالات زبانی اکتسابی هستند. که به علت ضایعه در بخش هایی از ساختارهای زیر قشری مانند تالاموس و هسته های قاعده ای چپ بروز می کنند. ساختارهای زیر قشری به عنوان ایستگاه تقویت مسیرهایی هستند که به نواحی فرونتال ،تمپورال و پاریتال(نواحی زبانی ) می روند و یا از این نواحی به این ساختارها می آیند.آسیب به این ساختارها می توانند این ایستگاه های تقویتی مسیرهای زبانی را دچار آسیب کنند. و منجر به بروز اختلالات زبانی شوند هرچند اختلالات زبانی ناشی از این ساختارها معمولا خفیف تر هستند. و پیش آگهی بهتری هم نسبت به آفازی های کورتیکال دارند.
آفازی های تالاموسی:
هسته های پولوینار چپ تالاموس بیشترین میزان ارتباط را با کورتکس تمپورو پاریتال چپ دارند.
آسیب به تالاموس چپ باعث می شود بیمار گفتار روان داشته باشد .و گفته هایی شبیه جمله تولید کنند ولی کیفیت این گفته ها معمولا به دلیل مشکلات کلمه یابی پایین است.
الگوی زبانی آنها بیشتر شبیه آفازی های آنومی است که مشکل اصلی آنها مشکلات کلمه یابی است.
نقص زبانی اصلی در بیمار دچار آفازی تالامیک در دستیابی واژگان معنایی دیده می شود. فرایندی که کاملا وابسته به حافظه اخباری (explicit ) است. در مقابل فرایند های زبانی شامل پردازش فونولوژیک و پردازش نحوی در این افراد حفظ می شود.
نوع دیگری از آفازی های تالاموسی وجود دارند که شبیه آفازی ترانس کورتیکال حسی هستند .که مشکلات درک شنیداری دارند،مشکلات کلمه یابی آنها هم بیشتر به صورت مکث هایی است. و برونداد کلامی آنها به صورت پارافازی های معنایی است.توانایی تکرار هم در این افراد معمولا سالم باقی می مانند.
آفازی های عقده های قاعده ای:
نوع دیگری از آفازی های زیر قشری آفازی هایی هستند که ناشی از آسیب به عقده های قاعده ای هستند.با توجه به اینکه مطالعات در زمینه نقش عقده های قاعده ای در پردازش زبان هنوز ادامه دارد. علائم بالینی این آفازی ها هم متنوع است و هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این نوع آفازی به لحاظ مشخصات با آفازیهای کورتیکال تفاوت اساسی ندارد و البته با توجه به تفاوت های چشمگیر در اندازه و محل ضایعه اختلالات زبانی مشاهده شده نیز بسیار متفاوت است و بسیار تنوع دارد.
آسیب درک شنیداری وروانی کلامی در آسیب عقده های قاعده ای چپ معمولا مشاهده می شود.مشکلات کلمه یابی به خصوص در ارتباط با کلمه یابی افعال هم در این نوع آفازی شایع است.معمولا پارافازی های معنایی و Perseveration در این نوع آفازی ها زیاد مشاهده می شود.
توانایی تکرار در این بیماران مانند آفازی های تالامیک حفظ می شود.
در بعضی موارد ضایعه به عقده های قاعده ای چپ باعث می شود بیماران کاملا بی گفتار(Anarthria) و یا دچار لکنت اکتسابی شوند.
آفازی متقاطع:
هرگاه یک بیمار راست دست ضایعه ای در نیمکره راست داشته باشد و دچار آفازی شود Crossed نامیده می شود. شیوع این نوع موارد پایین است. همین نوع افراد ممکن است در اثر ضایعاتی در نواحی زبانی نیمکره چپشان دچار آفازی نشوند که چنین موقعیتی را Crossed non Aphasia می گوییم.
آنچه در مورد زبان پریشی یا آفازی باید بدانید!!
سکته مغزی و گفتاردرمانی در گرگان
اینستاگرام کلینیک یاشا ـ خدمات گفتاردرمانی ـکاردرمانی ـ روانشناسی در گرگان